مهندس ياسر اکبري از منتخبان فرهنگيان استان خراسان جنوبي که 26 سال سابقه تدريس در آموزش و پرورش را داشته و همزمان به مدت 18 سال مديرعامل تعاوني مسکن فرهنگيان بوده و با فعاليتهاي اقتصادي آشنايي دارد، معتقد است که مسير انتخاب شده از طريق موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان، هموارترين راه براي رسيدن فرهنگيان به سودآوري و ثروت است. او که مديريت کامل در ساخت و تحويل حدود 2500 واحد مسکوني براي فرهنگيان در خراسان جنوبي را برعهده داشته، سرمايهگذاريهاي موسسه در حوزههاي مختلف به ويژه پتروشيمي را اقدامي بسيار هوشمندانه ميداند که بايد اهميت آن براي اعضاي موسسه تشريح شود.
وي معتقد است محاسبه ارزش مالکانه بايد در فضاي آرام و کارشناسي و به دور از هياهو انجام شود تا اعضاي موسسه دچار زيان نشوند. از نظر او، کاهش زمان واريز سهمالشرکه بازنشستگان به زير يک ماه نشان از دغدغه مديران موسسه براي حفظ کرامت اعضا است. مهندس اکبري که از سال 1381 تاکنون عضو موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است، حضور منتخب فرهنگيان در هيات امنا را اقدامي بسيار مهم ميداند و بر این باور است که بايد از ظرفيت ساير منتخبان نيز استفاده شود. او ضمن اينکه آينده صندوق را بسيار روشن ميداند، از اعضاي موسسه تقاضا دارد که نگاه رو به جلو داشته و ارزش داراييها و ثروت خود را درک کنند. در ادامه متن کامل مصاحبه با مهندس اکبري را ميخوانيم.
با توجه به اينکه موسسه يک بنگاه اقتصادي متعلق به فرهنگيان است و صندوق موظف است با سرمايههايي که از اعضاء دريافت ميکند، برايشان سودآوري خلق کند اداره اين مجموعه نسبت به ساير بنگاههاي اقتصادي پيچيدگيهاي منحصر به فردي دارد چون در شرکتهاي سرمايهگذاري اصولا مسئوليت سودآوري با ضمانتنامه معتبر به شرکتهاي سودآور کشور واگذار ميشود ولي اين مجموعه نيازمند مديران جسوري است که بايد سرمايهگذاريهاي کم ريسک و پربازده را انتخاب کنند که علاوه بر سودآوري اين سوددهي مستمر باشد و همچنين نظارت مستمر بر عملکرد و بازدهي اين سرمايهگذاري ها داشته باشند.
من به عنوان يک فعال اقتصادي اين جسارت مديران ارشد صندوق ذخيره را ستايش ميکنم که با وجود مشکلات و چالشهاي عديده سرمايهگذاري در کشور که در پيش روي کارهاي بزرگ اقتصادي وجود دارد دست و پنجه نرم مي کنند و درصددند با برنامهريزيهاي استراتژيک فراز و نشيبهاي بيشماري را پشت سر بگذارند.
تمام ثروتمندان کشور و دنيا اعم از کارخانهداران و صاحبان سرمايه آخرين آرزوي فعاليت اقتصاديشان رسيدن به يک پتروشيمي است که اصولا بندرت محقق ميشود و براي بسياري از آنان به صورت يک آرزو و رويا باقي ميماند ولي اين کار توسط هيات امناء، مديران ارشد صندوق و تصميمگيران براي فرهنگيان عضو محقق شده است که بايد ميزان اهميت آن براي اعضاء روشن شود.
بديهي است هيچ ثروتي به راحتي و يک شبه به دست نيامده و حالا که اين موسسه به ثمر نشسته است و به عنوان بزرگترين هلدينگ اقتصادي کشور شناخته ميشود حاصل تلاشهاي 27 ساله همراه با فراز و نشيبهاي متعددي است که با مطالعه زندگينامه بزرگان سرمايه دنيا قابل راستي آزمايي است.
قطعا محاسبه و تعيين ارزش مالکانه با توجه به نيمه کاره بودن پروژهها و مستتر بودن بسياري از امتيازات و موافقت اصوليهاي خاص و تصميمگيريهاي مهندسي مالي دقيق قابل محاسبه نخواهد بود و تنش و حاشيههاي آن، برند و نام صندوق ذخيره فرهنگيان را براي ارزشگذاري دچار چالش ميکند.
بنده حساسيت خاصي نسبت به برند فرهنگيان دارم که متاسفانه از طرف خيلي از دوستان مورد کم لطفي قرار گرفته از نظر من ارزش مالي برند صندوق ذخيره فرهنگيان معادل تمامي سرمايههاي اين موسسه اعم از سرمايههاي آن در پتروشيمي، ساختمان و ساير سرمايهگذاريهاست و بايد براي اين برند ارزش خاصي قائل بود که اين امر با اتمام پروژههاي کلان و اصلي و به سودآوري رسيدن موسسه ارتباط مستقيم دارد.
محاسبه و تخصيص ارزش مالکانه بايد زماني اتفاق بيفتد که اين برند در بالاترين حد ارزشي خود قرار گرفته باشد و تعجيل در اين امر به اين مجموعه ضربه ميزند و اعضايي که بيشترين نياز را به سودآوري صندوق دارند در ميانهي راه مجبور به واگذاري آن به غير ميشوند.
مجددا تاکيد ميکنم که تخصيص ارزش مالکانه بايد زماني انجام شود که صندوق ذخيره در اوج موفقيت خود باشد تا همکاران عزيزم لذت سودآوري را بچشند. البته اعتقاد دارم بايد با شفافسازي تمامي اعداد و ارقام اعلام شود تا فرهنگيان عضو موسسه و منتخبانشان در کنار مديران ارشد اين مجموعه بهترين تصميم را براي آن بگيرند.
من به علت حساسيت خاصي که نسبت به صندوق ذخيره دارم اخبار اين مجموعه را از طريق کانال تلگرام، سايت صندوق و همچنين گروه تلگرامي منتخبين که سه منتخب عزيز در هيات امناء موسسه اطلاعاتي را در اختيار 83 نفر عضو گروه قرار ميدهند، دنبال ميکنم.
البته معقتدم که اطلاعرساني بايد در خيلي گستردهتر باشد و هلدينگهاي عظيم اين موسسه بايد موفقيتها و دستاوردهاي خود و حتي روند اجراي پروژهها را در اختيار مخاطبان قرار دهند و با استفاده از شيوههاي نوين اطلاعرساني فرهنگيان عضو موسسه را ترغيب و کنجکاو کنند تا پيگير اخبار موسسه از منابع موثق باشند، اين اطلاعرساني به موقع و مستمر باعث اعتمادسازي هر چه بيشتر ميشود.
به نظر من اطلاعرساني از طريق ارسال پيامک و توضيح مختصر در خصوص اقدامات و معرفي سايت موسسه که که عضو به وسيله گوشي خودش وارد سايت صندوق شده و اطلاعات تکميلي را مشاهده کند در کنار اطلاعرساني از طريق اينستاگرام، تلگرام و کلا شبکههاي اجتماعي در ترغيب فرهنگيان به پيگيري اقدامات صندوق و احساس تعلق آنان به اين مجموعه تاثيرگذار است.
اين موضوع را بيشتر ناشي از تخصص مديرعامل محترم با توجه به سابقه ايشان و دغدغه مديريت و تيم مهندسي مالي که با اين بزرگوار همراه هستند ميدانم. اگر چه همين اقدام شايسته درست رسانهاي نشده است و بسياري از اعضاء و حتي خود من در جريان آن نبودم که کمتر از يکماه پس از بازنشستگي، فرهنگي عضو موسسه سهمالشرکه خود را دريافت ميکند.
معتقدم اگر صندوق از نيروهاي متخصص جوان آموزش و پرورش در بدنه اين مجموعه استفاده کند، احساس تعلق آنان خيلي زياد ميشود. ضمن اينکه اطلاع دارم که نمايندگان استاني موسسه همگي از فرهنگيان و مديران کل بازنشسته آموزش و پرورش هستند ولي قطعا جذب سرمايه و اعتمادسازي فرهنگيان نيازمند بکارگيري نيروهاي جوان، پرانرژي و متخصص خوشنام را دارد و وضعيت فعلي بيانگر بکارگيري مديران متخصص است.
يکي ديگر از موارد تاثيرگذار در احساس تعلق فرهنگيان به موسسه ارائه خدمات و کمک به معيشت فرهنگيان در دوران اشتغال است. درست است که در اساسنامه ارائه خدمات حين خدمت لحاظ نشده ولي با توجه به شرايط کنوني جامعه و فشارهاي اقتصادي که همکاران فرهنگي اين فشار را صدچندان تجربه ميکنند و با آبروداري زندگي خود را مديريت ميکنند لازم است تا در اين حوزه نيز سياستگذاري شود.
به طور نمونه برنامهريزي براي مسکن فرهنگيان و همچنين ايجاد سيستم فروشگاهي که نيازهاي اعضا را در زمان حال مرتفع کند شايسته است.
قطعا انتخاباتي که در جامعه فرهنگيان براي انتخاب اعضاي هيات امناء موسسه از بين فرهنگيان صورت گرفت ايده بسيار خوبي براي استفاده از ظرفيت عظيم فرهنگيان عضو موسسه بود. متاسفانه اين ايده با انتخاب 3 نفر براي هيات امنا عقيم ماند در حالي که پتانسيل 80 نفره همچنان وجود دارد و از روشهاي مختلف ميتوان اين ظرفيت را در راستاي اهداف موسسه و ارزش آفريني براي اعضا به کار گرفت.
منتخبين استاني که با شعار مطالبهگري، راي فرهنگيان را به دست آوردند، ميتوانند در زمينه اعتمادسازي در بين اعضاي صندوق نقش پررنگتري داشته باشند؛ همچنين بسياري از اين افراد داراي تجربيات بسيار خوبي در زمينه اقتصادي و سرمايهگذاري هستند که ميتوانند ياريگر موسسه باشند.
اگر مديريت صندوق از پتانسيل فرهنگيان در بدنه خود استفاده کند قطعا واريزي 5 درصد که سهل خواهد بود حتي صندوق ميتواند به محلي امن براي سرمايههاي خرد و کلان فرهنگيان براي فعاليت اقتصادي سودآور تبديل شود. حتي بسياري از بازنشستگان نيز پس از دريافت مبلغ سهمالشرکه دوباره آن مبلغ و هرآنچه به عنوان پسانداز دارند را نيز در اين مجموعه سرمايهگذاري ميکنند.
من آينده اين صندوق را بسيار روشن ميبينم و مسير انتخاب شده را هموارترين راه براي رسيدن همکاران عزيزم به سودآوري و ثروت ميدانم. اصولاً فرهنگيان به علت مال حلالي که در سرمايهگذاريها وارد ميکنند هيچ وقت دچار زيان و ضرر نميشوند مگر اينکه زمان و تاخيرها و شايعات که متاسفانه در ايران جزو لاينفک فعاليت و پروژهاي بزرگ اقتصاديست، فرهنگيان را خسته کند. فرهنگيان با بازگشت به عقب و منصرف شدن از ادامه سرمايهگذاري در صندوق، علاوه بر از بين بردن ثروت و سرمايه چندين ساله خود، پروژههاي به اين بزرگي را زمينگير خواهند کرد.
قطعا حضور مديران انقلابي در صندوق ذخيره فرهنگيان که درد کشيده قشر کم درآمد هستند، اين فرصت را براي صداقت بيشتر شفافسازي و مديريت شيشهاي فراهم ميکند که اين تعهد به نظر بنده بايد براي فرهنگيان حائز اهميت باشد.